دکتر سعیدی مهر سخنرانی خود را با ارائه مفهوم شناسی اجمالی از الهیات عملی آغاز کردند. ایشان با بر شمردن معانی مختلف ذکر شده برای الهیات عملی، آن را امروزه هم قابل اطلاق بر رشتهای دانشگاهی که شرکت در آن به ویژه برای کشیشان توصیه میشود، دانستند و هم دالّ بر مجموعه فعالیتهای بسیار متنوع فردی و اجتماعی برای شناسایی و اجرای لوازم عملی ایمان و باور مسیحی در سطح فردی و اجتماعی. از نظر دکتر سعیدی مهر الهیّات عملی با هر معنا و کاربردی که در نظر گرفته شود علی رغم آن که صبغه عملی بسیار پررنگی دارد، بریده از جنبههای نظری الهیّات نیست چرا که در یک کلام میتوان آن را تحقق بخشیدن به لوازم عملی نظریههای الهیّاتی به شمار آورد. در بررسی الهیات عملی دو نکته را باید حتماً مد نظر داشت: اول آنکه روش آن از روش تعقلی محض فاصله می گیرد و استفاده گسترده از ابزارهای جدید و روزآمد عملی در این حوزه کاملاً ضروری است. دوم اینکه الهیات عملی به لحاظ آکادمیک کاملا جنبه میان رشته ای دارد و بدون ارتباط با سایر علوم به ثمر نخواهد نشست.
ایشان در بخش دوم سخنان خود به بررسی نسبت الهیات عملی با سنّت الهیات اسلامی و به طور خاص علم کلام پرداختند. به نظر دکتر سعیدی مهر، آن چه امروزه به عنوان حیطۀ بسیارگستردۀ الهیّات عملی ترسیم میشود نه منحصر در دانش واحدی همچون کلام، که در میان دانشهای گونهگونی از جمله اخلاق (اخلاق دینی) و فقه و حقوق اسلامی قابل ردیابی است. در کنار میراث مربوط به حوزه الهیّات اسلامی، فعالیت های صورت گرفته در چند دهه اخیر در داخل کشور در زمینه وحدت حوزه و دانشگاه و همچنین تربیت مبلغان مسلمان را نیز می توان حرکتی در مسیر الهیات عملی قلمداد کرد.
از نظر ایشان، علم کلام در زمینه الهیات عملی میباید و میتواند نقش مهمی ایفا کند. برای تامین مبانی الهیات عملی اسلامی با استفاده از علم کلام، لازم است تا مباحثی از این علم که صبغه انسانی بیشتری دارد، مورد بررسی دقیق تر و بازخوانی قرار گیرد. دکتر سعیدی مهر در بخش پایانی سخنان خود به برخی از این مباحث اشاره کردند: بحث از صفت توحید و به طور خاص توحید افعالی و عبادی (که متأسّفانه در سنت کلامی بسیار کم بدان پرداخته شده و صرفاً به عنوان صفت سلبی مطرح شده است)؛ بحث جبر و اختیار؛ بحث فلسفه نبوت و چرایی نیاز به دین؛ بحث امامت و به طور خاص مهدویّت؛ و حتی مباحث جزئی همچون استخاره. از نظر ایشان برخی مباحث کلامی نیز اساساً در سنت کلامی مطرح نشده است، در حالیکه امروزه برای تامین مبانی الهیات عملی لازم است درباره آنها نظریه پردازی شود که در این زمینه می توان به فرشتهشناسی و شیطانشناسی اشاره کرد.
ایشان در پاسخ به سوالی در یکی دانستن فقه و اخلاق، به دسته بندی های صورت گرفته در سنت علم شناسی اسلامی اشاره کردند که در آنجا نیز علی رغم مشباهت ها و نزدیکی های این دو علم، فقه و اخلاق از یکدیگر متمایز دانسته شده اند (به ویژه طبق دیدگاهی که موضوع علم اخلاق را فضایل و رذایل به عنوان ملکات نفس می داند) و اساسا برقرای رابطه تساوی میان آن دو نیازمند ارائه ادله است.