گزارش برگزاری پانزدهمین پیش نشست با سخنرانی خانم دکتر نعیمه پورمحمدی، حجت الاسلام و المسلمین دکتر مجید دهقان و خانم دکتر زهرا داورپناه
به اطلاع می رساند پانزدهمین پیش نشست کنفرانس بین المللی الهیات عملی با مشارکت دانشکده زن و خانواده دانشگاه ادیان و مذاهب در روز دوشنبه 9 اسفند 1400 بر گزار گردید. در این جلسه سه تن از اساتید دانشگاه به شرح زیر به سخنرانی پرداختند:
•سرکار خانم دکتر نعیمه پورمحمدی (عضو هیئت علمی گروه فلسفه دین دانشگاه ادیان و مذاهب): الهیات مادری
•حجت الاسلام و المسلمین دکتر مجید دهقان (عضو هیئت علمی دانشکده زن و خانواده دانشگاه ادیان و مذاهب): الهیات مردانگی
•سرکار خانم دکتر زهرا داور پناه (عضو هیئت علمی دانشکده زن و خانواده دانشگاه ادیان و مذاهب): الهیات تداوم
علاقهمندان می توانند فیلم کامل این جلسه را در ذیل مشاهده نمایند.
الهیات مادری
دکتر پورمحمدی در سخنرانی خود به بررسی الهیات مادری از منظر مسیحیت و اسلام پرداختند. ایشان در مقدمه و به منظور روشنتر شدن فضای بحث، پرسش های اصلیای را که الهیات مادری حول آن شکل گرفته است بدین شکل مطرح کردند: چه رابطهای میان مادرانگی (و هر یک از مراحل آن: حاملگی، شیردهی و تربیت فرزند) و زنانگی از منظر الهیاتی وجود دارد؟ آیا مادرانگی مقوّم زنانگی است؟ به لحاظ الهیاتی چه ارتباطی میان نقش مادر بودن و نقش اجتماعی زنان وجود دارد؟ آیا زنانگی بر اساس الهیات، ارزش ذاتی دارد یا اینکه صرفاً از طریق مادرانگی واسطه ای برای آفرینندگی خداوند محسوب می شود؟
ایشان در ادامه به بیان چهار نظریه کلّی حاکم در گفتمان مادرانگی در جهان معاصر –خارج از رویکرد الهیاتی- پرداختند: نظریات فمینیستی، فردگرایی، دوگانگی و مصرف گرایی. طبق نظریه فمینیستیِ کلاسیک، مادرانگی نه تنها هیچ نقشی در زنانگی ندارد بلکه عاملی برای تبعیض جنسیتی است. در نظریه فردگرایی، در همه مسائل مربوط به زنان باید رویکرد فردگرایانه به زن داشت و دغدغه های فردی هر زن را مد نظر قرار داد. در مجموعه این نظریه نیز نگاهی منفی به مادرانگی دارد. نظریه دوگانگی مادر بودن و زن بودن را دو مقوله غیر قابل جمع می داند که نوعی ضدّیت میان آنها برقرار است. تنها نظریه ای که تا حدی برای مادرانگی جایگاهی قائل است، نظریه مصرف گرایی است. از نظر طرفداران این دیدگاه، فرزنددار شدن همچون یک کالاست و هر زن برای استفاده از این کالا حقّ انتخاب دارد، ولی در عین حال باید تبعات این انتخاب را نیز بپذیرد.
دکتر پورمحمدی پس از بیان این مباحث کلی، به طور خاص وارد نوع نگاه مسیحیت و اسلام به نقش مادری شدند و بحث خود را از مسیحیت شروع کردند. تلقّی مسیحیت از مادری متأثر از دو منبع عهد عتیق و عهد جدید است. در عهد عتیق بر شخصیت حوّا (س) تکیه می شود. بر این اساس، حوّا مادر همه انسان هاست که موجب شده انسان ها بر طبق صورت خداوند آفریده شوند. در نتیجه، مادر بودن نوعی مشارکت در آفرینندگی الهی است. در عهد جدید نیز محوریّت با حضرت مریم (س) است و او به عنوان مادر نجات، جبران، لطف الهی و رستگاری و به نوعی مادر خداوند معرّفی می شود. در واقع میان مریم و خداوند پیمانی جاودانه بسته شده است تا فرزند او وسیله نجات بشر شود. بدین ترتیب، مریم در همه مأموریت های عیسی شریک است. این برداشت مسیحیت از حضرت حوّا (س) و به طور خاص حضرت مریم (س) باعث شده تا نقش مادری از جایگاه بسیار بالایی برخوردار گردد. با هر مادری جدید، گویا پیمان خداوند با مریم تجدید شده است. به علاوه، از آنجا که مریم موجب اتصال روح (یعنی روح الهی) با جسم (بدن انسانی) شده است، با استفاده از همین الگو می توان میان نقش مادری (به مثابه جسم) و نقش اجتماعی زن (به مثابه روح) جمع کرد.
ایشان سپس به الهیات مادری در اسلام منتقل شدند. از نظر دکتر پور محمدی مادرانگی به هیچ وجه امری نامقدس در اسلام نیست، چرا که قرآن کریم به نحو عیان، مبسوط و جزئی به اموری همچون شکل گیری جنین، زایمان و تنانگی زنان پرداخته است. به علاوه اینکه به دنیا آمدن حضرت علی (ع) نیز در کعبه -به عنوان مقدس ترین مکان- رخ داده را نیز می توان در همین راستا ارزیابی کرد. نکته دومی که از متون دینی اسلامی درباره مادرانگی به دست می آید آن است که راه تکامل زن، در مادر شدن منحصر نشده است. آنچه ما را بدین مطلب می رساند یکی معرفی حضرت آسیه (س)–که هرگز فرزنددار نشد- در قرآن کریم به عنوان یک زن نمونه است، و دیگری نوع نگاهی آیات و روایات به حضرت زهرا (س) است که جایگاه بسیار والای ایشان عموماً مستقل از مادر بودن ایشان برای ائمه اطهار (ع) تبیین شده است. دکتر پورمحمدی در جمع بندی سخنان خود درباره الهیات مادری در اسلام، تعریف الهیات اسلامی از زن مسلمان کامل را دارای الگوهای مختلف دانستند که انحصاری در مادربودن ندارد. به عبارت دیگر در اسلام تلازمی میان زنانگی و مادرانگی برقرار نشده است. البته این بدان معنا نیست که مادرانگی از نظر اسلام کم اهمیت است، بلکه به عکس، بررسی متون دینی اسلامی حاکی از آن است که مادری یک ارزش بسیار والا برای زن محسوب می شود و می تواند نقش بسیار مهمی در تکامل شخصیتی زن –ولو به نحو غیر انحصاری- ایفا کند. یکی از نمونه های بارز چنین امری، ارتباطی است که در قرآن کریم (بر اساس داستان مادر موسی (ع) و مادر مریم (س)) میان مادرانگی با وحی و ارتباط مستقیم مادر با خداوند برقرار شده است.
الهیات مردانگی
حجت الاسلام و المسلمین دهقان در این سخنرانی به بررسی لزوم پرداختن به مطالعات مردانگی و همچنین تبیین الهیات مردانگی پرداختند. ایشان مطالب خود را با پاسخ بدین پرسش آغاز کردند که اساساً با توجه به تسلّط نگاه مردانه بر تفسیر جهان در طول تاریخ، دیگر چه نیازی به پرداختن به الهیات مردانگی وجود دارد. از نظر حجت الاسلام و المسلمین دهقان، تسلط تاریخی مردان همواره در قالب سوژه بوده است و هیچ گاه به لحاظ ابژه ای به مردانگی پرداخته نشده است. این در حالیست که در رویکرد فمینیستی، زن هم در جایگاه سوژه قرار گرفت و هم ابژه. ایشان عدم پرداختن به مردانگی به لحاظ ابژه ای را دارای پیامدهای ناگواری دانستند، از جمله آنکه این پدیده موجب شده است که نوعی اختلال هویتی در مردان ایجاد شود، چرا که مردان صرفاً دارای درک عینی –در قالب ساختار اجتماعی- از خود هستند و هیچ درک ذهنی از خویش ندارند. به علاوه این عدم درک ذهنی سبب گردیده که در تنظیم روابط زن و مرد، مردانگی به امری سلبی بدل گردد. به اعتقاد حجت الاسلام و المسلمین دهقان، اساساً پرداختن درست به مردانگی نه تنها برای مردان ضروری است بلکه موجب ارتقای زنانگی هم خواهد شد.
ایشان در ادامه اشاره ای گذرا به تغییر در وضعیت مردانگی در تاریخ پس از مشروط در ایران –متاثر از تغییرات جهانی- کردند و بیان داشتند که تا پیش از مشروطه، این نقش های جنسیتی بود که در خانواده محوری محسوب می شد، اما پس از مشروطه، رابطه صمیمی زوجین جای آن را گرفت. با توجه به پیامدهای عمیق تر این تغییر اساسی برای زنان، آنها توانستند خود را به نحو بهتری در فضای جدید باز تعریف کنند، اما مردان در این بازتعریف حتی تا به امروز به موفقیت لازم دست نیافتند؛ لذا جامعه ایرانی به طور جدی نیاز به پرداختن به مباحث مردانگی دارد و بدین منظور باید مفاهیم این حوزه را به طور دقیق شناخت و آن را در آزمایشگاه فکری مورد جرح و تعدیل قرار داد.
حجت الاسلام و المسلمین دکتر دهقان در بخش بعدی سخنان خود، الهیات مردانگی را استفاده از مباحث الهیاتی برای حل معضلات موجود در مطالعات مردانگی تعریف کردند. از نظر ایشان به طور کلی متون دینیِ اسلامی ظرفیت بالایی برای استخراج مطالب ناظر به حوزه جنسیت دارد، چرا که یکی از حیطه های جدی نقد اسلام بر اندیشه عرب جاهلی به همین امر مربوط می شود. برای مثال، قرآن کریم در حوزه مباحث مهر و ارث توجه ویژه ای به زنان کرده که با سنت جاهلی کاملاً در تضاد است. همچنین آموزه های قرآن کریم در عدم زنده به گور کردن دختران، دخیل دانستن زنان در قشربندی های اجتماعی و منحصر نکردن مباحث مربوط به عفاف و پاکدامنی به زنان، فضای جاهلی را در هم شکسته و زمینه برای شکل گیری یک ادبیات مردانه و زنانه جدید مهیّا کرده است.
حجت الاسلام و المسلمین دکتر دهقان، در فهم دقیق و درست از مفاهیم برگرفته از کتاب و سنت در حوزه مسائل جنسیتی به طور عام و الهیات مردانگی به طور خاص، بر لزوم توجه به بافت تاریخیای که این متون مقدس در آن بافت ایجاد شده اند، تاکید بسیار کردند. از باب مثال، احادیث بسیاری در زمینه مفهوم «غیرت» وارد شده است که فهم آنها در گروه درک پیشینه این مفهوم در میان عرب جاهلی است. اگر این پیشینه در نظر گرفته شود، مشخص می گردد که بسیاری از روایات این حوزه (مانند لا غیرة فی الحلال)، در واقع تلاش برای اصلاح نگاه حاکم در میان عرب جاهلی بوده است و قصد دارد نگاه افراطی و تنگ نظرانه آن دوران را اصلاح کند. از نظر ایشان یکی دیگر از نمونه مباحثی که در الهیات مردانگی اسلامی از روایات به دست می آید، بر حذر داشتن مردان از نگاه ابژهی جنسی به زنان و لزوم توجه بدانها به عنوان انسان است.
حجت الاسلام و المسلین دکتر دهقان در انتهای سخنان خود به برخی از مهم ترین دغدغه هایی در مطالعات مردانگی مطرح است و لازم است در الهیات مردانگی اسلامی پاسخی برای آنها تدارک دیده شود اشاره کردند: استخراج همه مفاهیم ناظر به مردانگی، تمایز مردانگی فرهنگی از مردانگی فیزیولوژیک و لزوم آن، ارتباط مردانگی با پدرانگی، ارتباط مردانگی با زنانگی و مباحث ناظر به حیطه های اخلاقی مردانگی.
الهیات تداوم
دکتر داورپناه در سخنرانی خود به بررسی نقش مداومت در عمل الهیاتی با تاکید بر امر ازدواج پرداختند. از نظر ایشان امروزه نقدهای بسیاری بر ازدواج از جنبه دائمی بودن و تداوم آن -چه در فضای نخبگانی و چه در فضای عمومی- وارد شده است. این نقدها همسو با ارزش های حاکم بر فرهنگ مدرن مانند تاکید گسترده بر تغییر پذیری انسان، فرهنگ جوانی و لزوم شورمندی روابط انسانی، ازدواج را به چالش کشیده است.
از سوی دیگر، تداوم در فعل الهیاتی، در ادیان مختلف از جمله اسلام بسیار پراهمیت و کلیدی است و ازدواج را نیز می توان یکی از نمونه های آن دانست. از نظر دکتر داورپناه، توصیه روایات متعدد دینی به تداوم در عمل در عین کم بودن آن حاکی از آن است که اساساً امر مداوم نمی تواند حالت حدّاکثری داشته باشد. در نتیجه، چه بسا توقّع یک رابطه پرشور و در عین حال مداوم در ازدواج، توقّعی نا به جا باشد. هرچند منتقدان تداوم در ازدواج از همین ضعف شورمندی رابطه، اصل ازدواج را زیر سوال می برند، اما پرسش اصلی آنجاست که الهیات دینی و به طور خاص اسلامی با چه توجیهی تداوم در ازدواج را توصیه می کند. یک پاسخ اولیه آن است که هر چند در تداوم از کمیت کاسته می شود ولی این مداومت موجب عمق بخشی به رابطه می گردد.
با این حال دکتر داورپناه تلاش کردند تا به نحو متفاوتی به این پرسش پاسخ دهند. ایشان با تاکید بر روایات انتخاب همسر، عدم تاکید بر امور مرتبط با شورمندی همچون زیبایی و بالعکس تاکید بر اموری چون ایمان و تقوا را مویدی بر این مطلب دانستند که اسلام به دنبال حفظ اصل رابطه و آسان کردن مداومت آن است و اهمیت چندانی برای شورمندی آن قائل نیست. بر این اساس، از دست رفتن شورمندی در رابطه ازدواج اگر نگوییم مطلوب است، حدّاقل نامطلوب نیست. ایشان در تبیین بیشتر برداشت خود از متون اسلامی ناظر به ازدواج، هدف اصلی ازدواج را رسیدن به نوعی آرامش، ثبات و سکونت دانستند که با شورمندی و اشتغال دائمی فرد به رابطه ناسازگار است. به عبارت دیگر، تداوم به عنوان ویژگی مقوم ازدواج را نباید به عنوان نگه دارنده رابطه پرشور فهم کرد، بلکه این ویژگی موجب آزادی فرد از اشتغالات مربوط به شورمندی است و فرصتی را مهیا می کند تا فرد بتواند به ساحات دیگر زندگی خود نیز بپردازد (اینکه در احادیث، ازدواج موجب کامل شدن نیمی از ایمان معرفی شده را می توان در همین چارچوب فهم کرد، چرا که پس از ازدواج بخش عمده ای از دغدغه های اخلاقی فرد در حیطه عفاف و پاکدمنی مرتفع می گردد). دکتر داورپناه در انتهای سخنان خود، بر اساس مطالب بیان شده چنین جمع بندی کردند که حفظ تداوم ازدواج با حداکثری کردن عواطف و ایجاد شورمندی در رابطه –که از سوی برخی دلسوزان و مدافعان ازدواج مطرح می شود- سازگاری چندانی ندارد، بلکه توصیه های سنتی به مدارا و سازش، در این زمینه کارساز تر است.